امیرعباسامیرعباس، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

امیر قلبم عباس

تولدت مبارک...

سیزدهم یعنی پریروز روز تولدت بود ... تو خیلی خوشحال بودی چون اتاقو با بادکنک و ریسه تزئین کردیم. بابات یه کیک 3 کیلویی سفارش داد که قلبش منو یاد قلبایی می ندازه که دوره ی نوجوونی فرت  و فرت توی برگه ی کتابهامون می کشیدیم!!! چون شام دادیم جشنو خیلی دیر برگزار کردیم و تو  خیلی  خسته شدی به خاطر همین سر سفره ی تولدت می خواستی بخوابی و گریه می کردی.. بعد شروع کردی به انگور خوردن . عاشق میوه ایی همه ی غذاهارو با کرامت و بخشندگی تمام از توی دهنت هم شده درمیاری و می بخشی اما میوه رو هرگز نمی بخشی...   امروز هم برات بستنی خریدم مثلا دیگه 1 سالت شده و نگران نیستم که غذای فراوری شده برات ضرر داره. تو هم با ولع م...
15 تير 1392
1